آموزش کاربردی آیلتس

  • ۰
  • ۰

براساس بافت متن، «wish» می‌تواند هم «اسم» باشد و هم «فعل»:

  1. «wish» به عنوان فعل: به معنای آرزو داشتن یا خواستن چیزی است که در حال حاضر وجود ندارد.
  2. «wish» به عنوان اسمبه میل یا امید به چیزی اشاره دارد.

 

نکاتی که در حین استفاده از گرامر «wish» به عنوان فعل باید رعایت کنید:

 

  1. ما از فعل «wish» یا عبارت «if only» استفاده می‌کنیم تا دربارۀ چیزهایی صحبت کنیم که دوست داریم اتفاق بیوفتد؛ اما ممکن نیست.

مثال:

I wish I could go back to the era when prominent Iranian poets lived.

کاش می‌توانستم به دورانی که شاعران برجستۀ ایرانی زندگی می‌کردند باز گردم.

 

My parents are always busy. If only they had more time to spend with me.

پدر و مادرم همیشه سرشان شلوغ است. کاش زمان بیشتری برای گذارندن با من داشتند.

 

  1. ما از «wish» و «if only» فقط با افعال ماضی (past tense forms» استفاده می‌کنیم.

*** ما از افعال وجهی ماضی «would» و «could» استفاده می‌کنیم تا دربارۀ آرزوهای آینده صحبت کنیم.

مثال:

I need to earn more money. I wish I could find a better job.

نیاز دارم پول بیشتری در بیاورم. کاش می‌توانستم شغل بهتری پیدا کنم.

 

This sound is driving me crazy. I wish it would stop.

این صدا دارد من را دیوانه می‌کند. کاش بس کند.

 

*** ما از گذشتۀ ساده و گذشتۀ استمراری صحبت می‌کنیم تا دربارۀ آرزوهای حال صحبت کنیم.

مثال:

I am not satisfied with this mobile phone. I wish I had another mobile phone.

من از این موبایل راضی نیستم. کاش موبایلی دیگر داشتم.

 

This university has no entertainment for me. I wish we were studying in another university.

این دانشگاه هیچ گونه سرگرمی برایم ندارد. کاش در حال تحصیل در دانشگاهی دیگر بودیم.

 

*** ما از گذشتۀ کامل استفاده می‌کنیم تا دربارۀ آرزوهای گذشته صحبت کنیم.

مثال:

I wish I had met my grandparents more when they were alive.

کاش وقتی پدربزرگ و مادربزرگم زنده بودند بیشتر به دیدنشان می‌رفتم.

 

She wishes she had listened to what her teachers suggested.

کاش او به آنچه معلمانش پیشنهاد کردند گوش می داد.

 

  1. ما می‌توانیم بعد از اشخاص مفرد «I/ he/ she/ it» از «were» به جای «was» استفاده کنیم.

مثال:

I would like to become a flight attendant. I wish I was/ were taller.

خیلی دوست دارم مهماندار هواپیما شوم. کاش بلندتر بودم.

 

در مقاله آموزش کامل گرامر wish در انگلیسی به آموزش گرامر این کلمه در انگلیسی پرداخته ایم و کاربردهای مختلف آن در زبان انگلیسی را با مثال های مختلف توضیح داده ایم. 

امیدوارم برای شما مفید باشد.

منبع: https://tatschool.ir/education/grammar-wish-english/

  • ali esfandiyari
  • ۰
  • ۰


Give an example

مثال زدن

 

Exp:  I will give some specific examples to make it clear.

چند مثال خاص برای روشن کردن آن خواهم زد.

 

Give a speech

     سخنرانی کردن     

    

Exp: I had to give/make a speech at my brother’s wedding.

باید در عروسی برادرم سخنرانی می کردم.

 

Give notice

اطلاع دادن  / استعفا دادن        

 

Exp: A young couple came to give notice of a birth; they were very clearly no longer together.

زوج جوانی آمدند تا خبر تولد را بدهند. آنها به وضوح دیگر با هم نبودند.

 

Exp: At the very least, you will need to give notice both to your letting agency and to your existing tenant.

حداقل، شما باید هم به آژانس اجاره دهنده خود و هم به مستاجر فعلی خود اطلاع دهید.

 

Exp: I will give my notice today.

امروز درخواست استعفای خودم را خواهم داد.

 

Give an opinion

نظر دادن

 

Exp: All the students gave their opinions on the issue.

همه دانشجویان نظراتشان را درباره موضوع دادند.   

                   

Give an answer

پاسخ دادن

 

Exp: I asked my student a difficult question and she gave me a right answer.

Give priority to somebody or something

اولویت دادن

 

Exp: The school will give priority to science, maths and modern languages.

این مدرسه به علوم، ریاضیات و زبان های مدرن اولویت خواهد داد.

 

Give information

دادن اطلاعات

 

Exp: In one experiment in rural China, farmers were given information about the importance of weather insurance.

در یک آزمایش در روستاهای چین، اطلاعاتی در مورد اهمیت بیمه آب و هوا به کشاورزان داده شد

 

Give a description

ارائه توصیف

 

Exp: People who had seen him were able to give a description

کسانی که او را دیده بودند توانستند توصیفی از او ارائه بدهند

 

Exp: She gave a detailed description of the man.

او شرح مفصلی از مرد داد.

در انگلیسی حدود ده فعل پرکاربرد وجود دارد که give  یکی از آنهاستدر مقاله کاربرد و کالوکیشن‌های فعل give در انگلیسی که توسط آکادمی تات منتشر شده است، به ترکیبات و کالوکیشن‌های فعل give  در انگلیسی می پردازیم.

 منبع: https://tatschool.ir/education/collocations-give-english/

  • ali esfandiyari
  • ۰
  • ۰

اصطلاحات مربوط به حیوانات در انگلیسی

 

animal rights

حقوق حیوانات

 

Meaning: the belief that animals have rights that prohibit humans from violating their basic interests.

اعتقاد بر اینکه جانوران حقوقی دارند که انسان ها را از نقض منافع اساسی آنها منع می کنند

 

EXP: Animal rights have been created to protect animals from cruelty or extinction.

حقوق حیوانات برای محافظت از حیوانات در برابر بی رحمی یا انقراض ایجاد شده اند.

 

animal exploitation

بهره کشی از حیوانات

 

Meaning:  the act of using animals to the greatest possible advantage.

عمل استفاده از حیوانات تا حد دستیابی به بیشترین نفع ممکن

 

EXP: Animal exploitation includes raising animals for food and clothing, using animals in entertainments and testing medicines, cosmetics or household products on animals.

بهره کشی از حیوانات شامل پرورش حیوانات برای غذا و پوشاک، استفاده از حیوانات در سرگرمی ها و آزمایش داروها، لوازم آرایشی یا محصولات خانگی بر روی حیوانات می شود.

 

food chain

زنجیره ی غذایی

 

Meaning:  a series of living things that are connected because each group of things eats the group below it in the series

مجموعه ای از موجودات زنده که به هم متصل هستند زیرا هر گروه از موجودات گروه زیرین خود را در این مجموعه می خورند.

 

EXP: Students are supposed to learn about the food chain in the 7th grade.

دانش آموزان قرار است در مورد زنجیره غذایی در کلاس هفتم بیاموزند.

 

birds of prey

پرندگان شکاری

 

 beasts of prey

 جانوران شکاری

 

Meaning:  birds or beasts that kill and eat small birds and beasts

پرندگان یا جانورانی که پرندگان و حیوانات کوچک را می کشند و می خورند

 

EXP: Parrots and birds of prey are often held chained up (Cambridge IELTS 8).

طوطی ها و پرندگان شکاری اغلب به بند کشیده می شوند (کمبریج آیلتس 8).

 

medicine company / pharmaceutical company

شرکت داروسازی

 

Meaning:  companies that specialise in the production of medicines

شرکت هایی که در تولید دارو تخصص دارند

 

EXP: Some pharmaceutical companies are heavily involved in animal testing.

برخی از شرکت های داروسازی به شدت درگیر آزمایش بر روی حیوانات هستند.

 

animal testing

تست حیوانی

 

 animal experimentation

 آزمایش بر روی حیوانات

 

Meaning:  the use of animals in experiments.

استفاده از جانوران در آزمایشات

 

EXP: A wide variety of animals have been used for animal testing, including primates, mice, rabbits, cats and dogs.

انواع مختلفی از حیوانات از جمله پستانداران، موش ها، خرگوش ها، گربه ها و سگ ها برای تست حیوانی مورد استفاده قرار گرفته اند.

 

یادگیری اصطلاحات کاربردی انگلیسی نقش مهمی در فرآیند آموزش زبان دارد که به درک بهتر مکالمات کمک زیادی می کند. در این آموزش آکادمی زبان تات مجموعه گسترده‌ای از اصطلاحات کاربردی مرتبط با حیوانات در زبان انگلیسی را گردآوری کرده است. در مقاله کلمات و اصطلاحات مربوط به حیوانات در آیلتس  شما می توانید فهرستی از کلمات و اصطلاحات مربوط به حیوانات که کاربرد زیادی در آزمون آیلتس دارند را به همراه معنی و مثال از آنها مطالعه کنید.

 

منبع: https://tatschool.ir/education/animals-terms-ielts/

 

  • ali esfandiyari
  • ۰
  • ۰

کاربرد why در انگلیسی

 

غالباً برای پرسش استفاده می­شود.  اما کاربردهایی دیگری نیز دارد.

از قبیل:

 

*** اشاره به دلیل

برای اشاره به دلیل انجام کاری می­توانیم از why استفاده کنیم. در این حالت why در ابتدای یک بند صفتی (adjective clauseظاهر می­شود:

That’s the reason why I told her about Sara.

به این دلیل درباره سارا با او صحبت کردم.

 

That’s (the reason) why I can’t quit this job.

به این دلیل نمی­توانم این شغل را ترک کنم.

 

That was the reason I tried to stop him.

به این دلیل سعی کردم جلوی او را بگیرم.

 

*** بیان پیشنهاد

گاهی برای بیان پیشنهاد در زمان حال می­توانیم از why به همراه فعل منفی استفاده کنیم.

برای مثال:

Why don’t we go there and talk to her?

چرا نمی­رویم آن­جا و با او صحبت نمی­کنیم؟ ( برویم آن­جا و با او صحبت کنیم)

 

Why don’t we buy her a gift?

چرا برایش یک هدیه نمی­خریم؟ (برایش یک هدیه بخریم)

 

*** نشان دادن رنجش و آزردگی

گاهی برای بیان ناراحتی و آزردگی در زمان حال از why استفاده می­کنیم.

مثال:

Why should she do all the stuff on her own?

چرا باید همه کارها را خودش انجام دهد؟

 

Why isn’t he here?

چرا او این­جا نیست؟

 

Why به عنوان کلمه پرسشی

 

بیشترین کاربرد why استفاده از آن در جملات پرسشی و برای پرسش از دلیل انجام کاری یا چیزی است.

برای مثال:

Why did you do that?

چرا آن کار را کردی؟

 

Why isn’t she here?

چرا این جا نیست؟

 

Why are you so upset?

چرا این قدر ناراحتی؟

 

Why didn’t he tell the truth?

چرا واقعیت را نگفت؟

 

Why can’t she go there?

چرا نمی­تواند برود آن­جا؟

 

Why isn’t it okay?

چرا خوب نیست؟

 

کلمهwhy  در زبان انگلیسی جزو کلمات wh  محسوب می­شود. کلمات wh  یا wh-words  کلماتی هستند که ابتدای آن­ها حروف wh  قرار دارد و غالباً برای پرسش یا ساخت بندهای موصولی(relative clause کاربرد دارند. در مقاله کاربرد why در زبان انگلیسی می توانید کاربردهای مختلف این کلمه را مشاهده کنید.

منبع: https://tatschool.ir/education/why/

  • ali esfandiyari
  • ۰
  • ۰

 

اصطلاحات مربوط به رسانه در انگلیسی


pop-up advertising windows

صفحات تبلیغاتی ناخواسته

 

Meaning: an online advertisement that suddenly springs out

تبلیغ آنلاینی که ناگهان بالا می آید

 

EXP:  We have plenty of ways to disable pop-up advertising windows, but we cannot really screen TV advertisements out of our lives.

ما راه های زیادی برای غیرفعال کردن پنجره های تبلیغاتی بازشو داریم، اما واقعا نمی توانیم تبلیغات تلویزیونی را از زندگی خود حذف کنیم.

 

the advertising slot

فرجه و زمان تبلیغات

 

Meaning: an amount of time that is officially allowed for advertising

مقدار زمانی که رسماً برای تبلیغات مجاز است

 

EXP:  The TV advertising slots for a major sports event may be sold for up to £ 100 million.

فرجه و زمان تبلیغات تلویزیونی برای یک رویداد ورزشی بزرگ ممکن است تا 100 میلیون پوند فروخته شود.

 

be intensively advertised

تبلیغ شدن به شکلی گسترده

 

Meaning: be advertised with a lot of energy or effort

با انرژی یا تلاش زیادی تبلیغ شدن

 

EXP:  The new product is being intensively advertised on TV.

این محصول جدید به شکل گسترده ای در تلویزیون تبلیغ می شود.

 

advertising campaign

کمپین تبلیغاتی

 

Meaning: a series of advertisements that try to persuade people to buy a product

مجموعه ای از تبلیغات که سعی دارند مردم را به خرید محصولی ترغیب کنند.

 

EXP:  The advertising campaign has boosted sales by 150%.

این کمپین تبلیغاتی فروش را تا 150 درصد افزایش داده است.

 

peak time / prime time

ساعات پربیننده (تلویزیون)

 

Meaning: the most popular time for watching television

محبوب ترین زمان برای تماشای تلویزیون

 

EXP:  In the UK, prime time usually takes place from 6:30 pm until 10: 30 pm.

در بریتانیا، ساعات پربیننده معمولاً از ساعت 6:30 بعد از ظهر تا 10:30 شب است.

 

در فرایند یادگیری زبان انگلیسی، یادگیری اصطلاحات کاربردی موضوعات مختلف نقش مهمی را ایفا می کند. در این آموزش آکادمی زبان تات مجموعه گسترده‌ای از اصطلاحات کاربردی مرتبط با رسانه در زبان انگلیسی را گردآوری کرده است. در مقاله کلمات و اصطلاحات مربوط به رسانه Media در آیلتس شما می توانید فهرستی از کلمات و اصطلاحات مربوط به رسانه که کاربرد زیادی در آزمون آیلتس دارند را به همراه معنی و مثال از آنها مطالعه کنید.

منبع: https://tatschool.ir/education/media-terms-ielts/

  • ali esfandiyari
  • ۰
  • ۰

has been و have been دو صورت کامل فعلی فعل بی قاعده be هستند. Has been شکلی است که با فاعل سوم شخص مفرد (شامل ضمایر she, he و it) استفاده می شود. Have been شکلی است که با هر فاعل دیگری (از جمله ضمایر I، we و they) استفاده می شود.
 
کلمه been قسمت سوم فعل بی قاعده be است. افعال به عنوان افعال بی قاعده در نظر گرفته می شوند اگر فرم زمان گذشته و یا فعل قسمت سوم آنها با افزودن -ed یا -d به انتهای فعل ساخته نشده باشد.  در مورد فعل be به همین شکل است، زیرا صورت های گذشته آن was/were و فعل ماضی آن been است.
 
be یک مورد خاص از یک فعل بی قاعده است زیرا هنگامی که به اشکال مختلف صرف می شود به طور قابل توجهی تغییر می کند.
 
به طور خلاصه، زمان حال کامل برای بیان عملی است که در گذشته اتفاق افتاده و در زمان حال ادامه دارد. زمان حال کامل بسته به اینکه فاعل سوم شخص مفرد باشد یا نه، به صورت been has یا have been ظاهر می شود. has been با فاعل سوم شخص مفرد و have been با هر فاعل دیگری استفاده می شود.
 
هنگام تصمیم گیری بین    has been و have been، باید تعیین کنید فاعل جمله کدام است زیرا پایبندی به تطابق فاعل و فعل مهم است.
مثلا:
The box of video tapes has been there this whole time. (The subject, box, agrees with the verb, has been.)
جعبه نوارهای ویدئویی در تمام این مدت آنجا بوده است. (فاعل، جعبه، موافق فعل has been است.)
 
Four leopards, three monkeys, and a parrot have been part of the zoo for years. (The compound subject acts as a plural and agrees with the verb, have been.)
سال هاست که چهار پلنگ، سه میمون و یک طوطی بخشی از باغ وحش بوده اند. (فاعل مرکب به صورت جمع عمل می کند و با فعل have been همراه است.)
 
نکته: has been و have been همچنین برای انجام یکی دیگر از وظایف مهم دستوری استفاده می شود. آنها با فعل های دیگر ترکیب می شوند تا زمان حال کامل استمراری آن افعال را بسازند.
مثلا:
•    He has been studying for hours.
ساعت ها درس می خوانده است.
 
•    They have been driving since noon.
از ظهر رانندگی کرده اند.
 
has been و have been و had been به عنوان قسمت سوم be، been نیز برای ساخت زمان گذشته کامل استفاده می شود.برای ساخت زمان گذشته کامل از been و کلمه had استفاده می کنیم.
برخلاف زمان حال کامل که دارای دو شکل has been  و  have been است، کلمه had با تمام فاعل ها استفاده می شود.
مثال:
•    The cat had been quiet all morning.
گربه تمام صبح ساکت بود.
 
•    The cats had been quiet all morning.
گربه ها تمام صبح ساکت بودند.


تفاوت های has been ،have been و had been برای زبان آموزان انگلیسی، حتی افراد بومی زبان انگلیسی دشوار است. در مقاله کاربرد و تفاوت های has been ،have been و had been در انگلیسی ، تفاوت و نحوه استفاده از آنها را فرا خواهید گرفت. به یاد داشته باشید که بهترین راه برای یادگیری گرامر استفاده از آن است!

منبع: https://tatschool.ir/education/difference-have-been-has-been-had-been-english/

  • ali esfandiyari
  • ۰
  • ۰


استفاده از «however» به معنای «با این حال» به عنوان یک رابط در جمله
 
رایج‌ترین استفاده از «however» به عنوان قیدی است که دو جمله/بند را به هم متصل می‌کند تا یک ایدۀ متضاد را نشان دهد.
قید «however» در این استفاده به عنوان یک کلمۀ ناقل یا یک قید ربطی نیز شناخته می‌شود. این کاربرد در گفتار و نوشتار رسمی رایج است. آن را به عنوان یک روش رسمی برای بیان کردن در نظر بگیرید؛
اما اشتباه نکنید که از آن با همان علامت گذاری استفاده کنید! (قبل از حروف ربطی مانند «but» و «and» یک ویرگول (،) اختیاری می‌آید و بعد از آن هیچ ویرگولی نمی‌آید.)
قید «however»، در ابتدای جملۀ دوم (جمله‌ای که تضاد یا دیدگاه مخالف را توصیف می‌کند)، پس از نقطۀ (.) جملۀ اول آمده است.
در این موقعیت، بعد از «however» یک ویرگول در جمله قرار می‌گیرد.
مثال:
The local temperature of Yazd city is more than 40 degrees Celsius during the day. However, its temperature reaches negative during the night.
دمای محلی شهر یزد در طول روز بیش از 40 درجۀ سلسیوس است. با این حال دمای آن در طول شب به منفی می‌رسد.
 
My friend has achieved a lot of business success. However, she is very sad.
دوست من موفقیت‌های کاری زیادی به دست آورده است. با این حال بسیار غمگین است.
 
مشابۀ مورد اول، قید «however» همچنین ممکن است دو جمله/بند را به هم بپیوندد.
بعد از اولین بند یک نقطه ویرگول (؛) و به دنبال آن «however» و یک ویرگول (،) قرار دهید.
مثال:
My sister is married to a noble man; However, she is unhappy with her marriage.
خواهر من با مرد شریفی ازدواج کرده است؛ با این حال از ازدواجش ناراضی است.
 
My uncle is very rich; However, he complains a lot about the economic situation.
عموی من بسیار ثروتمنداست؛ با این حال از اوضاع اقتصادی بسیار می‌نالد.
 
تفاوت بین مثال‌های جملات اول و دوم چیست؟ هیچ چیز! از هر دو راه برای تنوع در مقالۀ خود استفاده کنید. استفاده از نقطه (.) اغلب زمانی توصیه می‌شود که هر دو جمله بسیار طولانی هستند.
استفاده از نقطه ویرگول (؛) برای جملات کوتاه‌تر یا برای حفظ روان «جریان» رشتۀ فکر توصیه می‌شود (استفاده از نقطه ویرگول (؛)، دو جمله را کمی بیشتر از نقطه (.) به هم متصل و مرتبط می‌کند).
 
اگر مطمئن نیستید که دارید از «however» به روش درست استفاده می‌کنید یا خیر، به این دلیل است که راه‌های زیادی برای استفاده صحیح از آن وجود دارد. شما می‌توانید به راحتی گیج شوید؛ زیرا هر استفاده از «however» علائم نگارشی خاص خود را دارد و جایگاه خاص خود را در جمله دارد. با این حال، هنگامی که تمایز آن‌ها را را یاد گرفتید، بعید است که آن‌ها را فراموش کنید. در این مقاله به بررسی کاربردهای however در انگلیسی می پردازیم.


منبع: https://tatschool.ir/education/however-english/

  • ali esfandiyari
  • ۰
  • ۰


ساختارهای منفی در انگلیسی
 
تعدادی ساختار منفی یا به عبارتی دیگر «negative structures» در زبان انگلیسی وجود دارد که می‌توان از آن‌ها برای صحبت دربارۀ چیزی نادرست یا متناقض استفاده کرد.
 
این ساختارها از جملات منفی اساسی با یک فاعل (subject) واحد تا جملات پیچیده تر با دو یا چند فاعل را شامل می‌شود. با ویژگی‌ها و قوانین رایج‌ترین ساختارهای منفی در زبان انگلیسی آشنا شوید.
 
•    صرف فعل منفی یا negative verb conjugation: یک فعل منفی با افزودن کلمۀ منفی‌ساز «not» به یک فعل اصلی تشکیل می‌شود و کل عبارت را نادرست می‌کند.
•    امری سلبی یا negative imperative: از جمله امری سلبی برای دستور دادن یا امر به عدم انجام کاری استفاده می‌شود. این نوع ساختار منفی با قرار دادن «do not» که اختصارا آن را «don’t» می‌نامند قبل از فعل اصلی در جمله ایجاد می‌شود.
•    ساختار «no» و «not + any» در جملات منفی: دو کلمۀ «no» و «any» می‌توانند جمله‌ای را منفی کنند. جمله‌ای که در آن از «any» استفاده می‌شود دو جز «not» و «افعال منفی» نیز دارند اما جمله‌ای که در آن از کلمۀ منفی‌ساز «no» استفاده می‌شود افعال مثبت هستند.
•    جملات منفی دوگانه یا double negatives: جملات منفی دوگانه ساختارهای نادرستی در زبان انگلیسی هستند که دو کلمۀ «not» را در یک جمله ترکیب می‌کنند تا جمله‌ای مثبت ایجاد کنند.
•    کلمۀ «never» در جملات منفی: این جملات منفی فراتر از این است که بگوییم چیزی نادرست است. آن‌ها با استفاده از کلمۀ «never» به معنای «هرگز» و یک فعل مثبت در کنار هم برای رساندن معنای منف، اظهار می‌کنند که چیزی هرگز درست نیست.
•    ساختار «neither …. Nor …» در جملات منفی: جملۀ منفی «نه… نه…» با پیوند دادن دو گزارۀ مثبت با «نه» و «نه» دو منفی مجزا اما مرتبط را بیان می‌کند.

برای کسب اطلاعات درمورد هر یک از این ساختارها، بررسی و توضیح هر کدام از آن ها به مقاله آموزش ساختار جملات منفی در انگلیسی سربزنید. 


منبع: https://tatschool.ir/education/collocations-turn-english/

  • ali esfandiyari
  • ۰
  • ۰

Sb’s turn (noun)
نوبت
 
Exp: Is it my turn yet?
آیا هنوز نوبت من نرسیده است؟
 
Turn the shaft
شروع یک پروسه
 
Exp: You need to turn the shaft to align the gears
در زمینه مکانیکی: برای تعمیر موتور، ابتدا باید شافت را بچرخانید تا دنده ها را تراز کنید.
 
Exp: I felt like I was finally turning the shaft on my career journey
به صورت تصویری: با ارسال درخواستم، احساس کردم که در نهایت مسیر شغلی خود را تغییر می دهم.
 
Turn gold
طلایی شدن
 
Exp: The sky turned gold as the sun set.
آسمان همچون طلوع آفتاب طلایی شد.
 
Turn on
روشن کردن
 
Exp: She turned on the TV
او تلویزیون را روشن کرد
 
Turn off
خاموش کردن/ ایجاد انزجار
 
Exp: Remember to turn off the gas.
یادت باشه گاز رو خاموش کنی
 
Exp: The smell turned me off! I can’t eat anymore
این بو من را منزجر کرد! من دیگه نمیتونم بخورم

یکی از افعال پرکاربرد در انگلیسی فعل turn می باشد که در این مقاله به ترکیبات و کالوکیشن های فعل turn در انگلیسی می پردازیم.

منبع: https://tatschool.ir/education/collocations-turn-english/

  • ali esfandiyari
  • ۰
  • ۰

 

keep a detailed account of sth.
نوشتن شرح/گزارش/ روایتی مفصل از چیزی
 
The priest listen to the old woman’s account of the death of her child with compassion.
کشیش با دلسوزی به روایت پیرزن از مرگ فرزندش گوش می دهد.
 
The diaries provide a full account of the writer’s experiences in prison.
این خاطرات شرح کاملی از تجارب نویسنده در زندان ارائه می دهند.
 
Do you think we should accept his account of events? Can we really trust him?
به نظر شما باید گزارش او را در مورد اتفاقات بپذیریم؟ آیا واقعاً می توانیم به او اعتماد کنیم؟
 
There were a number of accounts of the assassination of President Kennedy which differ considerably from the official version of events.
تعدادی روایت از ترور رئیس جمهور کندی وجود داشت که به طرز قابل توجهی با نسخه رسمی وقایع متفاوت هستند.
 
eye-witness
شاهد عینی
 
The police only believed me after an eye-witness corroborate my account of the accident.
پلیس تنها پس از تایید یک شاهد عینی روایت من را از تصادف باور کرد.
 
conflicting account
گزارش متناقض
 
I didn’t know who to believe. The two witnesses gave conflicting account of the incident.
نمی‌دانستم چه کسی را باور کنم. دو شاهد این حادثه گزارش متناقضی ارائه کردند.
blow-by-blow account ≠ brief account
شرح لحظه¬ به ¬لحظه
 
We only wanted a brief account of the incident. but he insisted on giving us a blow-by-blow account of everything that had happened.
ما فقط شرح مختصری از ماجرا را می خواستیم، اما او اصرار داشت شرح لحظه¬ به¬ لحظه‌ای از آنچه را که اتفاق افتاده بود به ما ارائه دهد.
 
clear account
گزارش روشن
 
Our new director gave a very clear account of his plans for the future of the company. They were well-expressed and easy to understand.
مدیر جدید ما گزارش بسیار روشنی از برنامه های خود برای آینده شرکت ارائه داد. آنها به خوبی بیان شدند و به راحتی قابل درک بودند.
 
در مقاله کاربرد و کالوکیشن های فعل account در انگلیسی به بررسی کالوکیشن های ساخته شده با این فعل پرداخته شده است و مثال هایی برای هر کالوکیشن ذکر شده است. 


منبع: https://tatschool.ir/education/collocations-account/

  • ali esfandiyari