آموزش کاربردی آیلتس

۵ مطلب در اسفند ۱۴۰۲ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

براساس بافت متن، «wish» می‌تواند هم «اسم» باشد و هم «فعل»:

  1. «wish» به عنوان فعل: به معنای آرزو داشتن یا خواستن چیزی است که در حال حاضر وجود ندارد.
  2. «wish» به عنوان اسمبه میل یا امید به چیزی اشاره دارد.

 

نکاتی که در حین استفاده از گرامر «wish» به عنوان فعل باید رعایت کنید:

 

  1. ما از فعل «wish» یا عبارت «if only» استفاده می‌کنیم تا دربارۀ چیزهایی صحبت کنیم که دوست داریم اتفاق بیوفتد؛ اما ممکن نیست.

مثال:

I wish I could go back to the era when prominent Iranian poets lived.

کاش می‌توانستم به دورانی که شاعران برجستۀ ایرانی زندگی می‌کردند باز گردم.

 

My parents are always busy. If only they had more time to spend with me.

پدر و مادرم همیشه سرشان شلوغ است. کاش زمان بیشتری برای گذارندن با من داشتند.

 

  1. ما از «wish» و «if only» فقط با افعال ماضی (past tense forms» استفاده می‌کنیم.

*** ما از افعال وجهی ماضی «would» و «could» استفاده می‌کنیم تا دربارۀ آرزوهای آینده صحبت کنیم.

مثال:

I need to earn more money. I wish I could find a better job.

نیاز دارم پول بیشتری در بیاورم. کاش می‌توانستم شغل بهتری پیدا کنم.

 

This sound is driving me crazy. I wish it would stop.

این صدا دارد من را دیوانه می‌کند. کاش بس کند.

 

*** ما از گذشتۀ ساده و گذشتۀ استمراری صحبت می‌کنیم تا دربارۀ آرزوهای حال صحبت کنیم.

مثال:

I am not satisfied with this mobile phone. I wish I had another mobile phone.

من از این موبایل راضی نیستم. کاش موبایلی دیگر داشتم.

 

This university has no entertainment for me. I wish we were studying in another university.

این دانشگاه هیچ گونه سرگرمی برایم ندارد. کاش در حال تحصیل در دانشگاهی دیگر بودیم.

 

*** ما از گذشتۀ کامل استفاده می‌کنیم تا دربارۀ آرزوهای گذشته صحبت کنیم.

مثال:

I wish I had met my grandparents more when they were alive.

کاش وقتی پدربزرگ و مادربزرگم زنده بودند بیشتر به دیدنشان می‌رفتم.

 

She wishes she had listened to what her teachers suggested.

کاش او به آنچه معلمانش پیشنهاد کردند گوش می داد.

 

  1. ما می‌توانیم بعد از اشخاص مفرد «I/ he/ she/ it» از «were» به جای «was» استفاده کنیم.

مثال:

I would like to become a flight attendant. I wish I was/ were taller.

خیلی دوست دارم مهماندار هواپیما شوم. کاش بلندتر بودم.

 

در مقاله آموزش کامل گرامر wish در انگلیسی به آموزش گرامر این کلمه در انگلیسی پرداخته ایم و کاربردهای مختلف آن در زبان انگلیسی را با مثال های مختلف توضیح داده ایم. 

امیدوارم برای شما مفید باشد.

منبع: https://tatschool.ir/education/grammar-wish-english/

  • ali esfandiyari
  • ۰
  • ۰


Give an example

مثال زدن

 

Exp:  I will give some specific examples to make it clear.

چند مثال خاص برای روشن کردن آن خواهم زد.

 

Give a speech

     سخنرانی کردن     

    

Exp: I had to give/make a speech at my brother’s wedding.

باید در عروسی برادرم سخنرانی می کردم.

 

Give notice

اطلاع دادن  / استعفا دادن        

 

Exp: A young couple came to give notice of a birth; they were very clearly no longer together.

زوج جوانی آمدند تا خبر تولد را بدهند. آنها به وضوح دیگر با هم نبودند.

 

Exp: At the very least, you will need to give notice both to your letting agency and to your existing tenant.

حداقل، شما باید هم به آژانس اجاره دهنده خود و هم به مستاجر فعلی خود اطلاع دهید.

 

Exp: I will give my notice today.

امروز درخواست استعفای خودم را خواهم داد.

 

Give an opinion

نظر دادن

 

Exp: All the students gave their opinions on the issue.

همه دانشجویان نظراتشان را درباره موضوع دادند.   

                   

Give an answer

پاسخ دادن

 

Exp: I asked my student a difficult question and she gave me a right answer.

Give priority to somebody or something

اولویت دادن

 

Exp: The school will give priority to science, maths and modern languages.

این مدرسه به علوم، ریاضیات و زبان های مدرن اولویت خواهد داد.

 

Give information

دادن اطلاعات

 

Exp: In one experiment in rural China, farmers were given information about the importance of weather insurance.

در یک آزمایش در روستاهای چین، اطلاعاتی در مورد اهمیت بیمه آب و هوا به کشاورزان داده شد

 

Give a description

ارائه توصیف

 

Exp: People who had seen him were able to give a description

کسانی که او را دیده بودند توانستند توصیفی از او ارائه بدهند

 

Exp: She gave a detailed description of the man.

او شرح مفصلی از مرد داد.

در انگلیسی حدود ده فعل پرکاربرد وجود دارد که give  یکی از آنهاستدر مقاله کاربرد و کالوکیشن‌های فعل give در انگلیسی که توسط آکادمی تات منتشر شده است، به ترکیبات و کالوکیشن‌های فعل give  در انگلیسی می پردازیم.

 منبع: https://tatschool.ir/education/collocations-give-english/

  • ali esfandiyari
  • ۰
  • ۰

اصطلاحات مربوط به حیوانات در انگلیسی

 

animal rights

حقوق حیوانات

 

Meaning: the belief that animals have rights that prohibit humans from violating their basic interests.

اعتقاد بر اینکه جانوران حقوقی دارند که انسان ها را از نقض منافع اساسی آنها منع می کنند

 

EXP: Animal rights have been created to protect animals from cruelty or extinction.

حقوق حیوانات برای محافظت از حیوانات در برابر بی رحمی یا انقراض ایجاد شده اند.

 

animal exploitation

بهره کشی از حیوانات

 

Meaning:  the act of using animals to the greatest possible advantage.

عمل استفاده از حیوانات تا حد دستیابی به بیشترین نفع ممکن

 

EXP: Animal exploitation includes raising animals for food and clothing, using animals in entertainments and testing medicines, cosmetics or household products on animals.

بهره کشی از حیوانات شامل پرورش حیوانات برای غذا و پوشاک، استفاده از حیوانات در سرگرمی ها و آزمایش داروها، لوازم آرایشی یا محصولات خانگی بر روی حیوانات می شود.

 

food chain

زنجیره ی غذایی

 

Meaning:  a series of living things that are connected because each group of things eats the group below it in the series

مجموعه ای از موجودات زنده که به هم متصل هستند زیرا هر گروه از موجودات گروه زیرین خود را در این مجموعه می خورند.

 

EXP: Students are supposed to learn about the food chain in the 7th grade.

دانش آموزان قرار است در مورد زنجیره غذایی در کلاس هفتم بیاموزند.

 

birds of prey

پرندگان شکاری

 

 beasts of prey

 جانوران شکاری

 

Meaning:  birds or beasts that kill and eat small birds and beasts

پرندگان یا جانورانی که پرندگان و حیوانات کوچک را می کشند و می خورند

 

EXP: Parrots and birds of prey are often held chained up (Cambridge IELTS 8).

طوطی ها و پرندگان شکاری اغلب به بند کشیده می شوند (کمبریج آیلتس 8).

 

medicine company / pharmaceutical company

شرکت داروسازی

 

Meaning:  companies that specialise in the production of medicines

شرکت هایی که در تولید دارو تخصص دارند

 

EXP: Some pharmaceutical companies are heavily involved in animal testing.

برخی از شرکت های داروسازی به شدت درگیر آزمایش بر روی حیوانات هستند.

 

animal testing

تست حیوانی

 

 animal experimentation

 آزمایش بر روی حیوانات

 

Meaning:  the use of animals in experiments.

استفاده از جانوران در آزمایشات

 

EXP: A wide variety of animals have been used for animal testing, including primates, mice, rabbits, cats and dogs.

انواع مختلفی از حیوانات از جمله پستانداران، موش ها، خرگوش ها، گربه ها و سگ ها برای تست حیوانی مورد استفاده قرار گرفته اند.

 

یادگیری اصطلاحات کاربردی انگلیسی نقش مهمی در فرآیند آموزش زبان دارد که به درک بهتر مکالمات کمک زیادی می کند. در این آموزش آکادمی زبان تات مجموعه گسترده‌ای از اصطلاحات کاربردی مرتبط با حیوانات در زبان انگلیسی را گردآوری کرده است. در مقاله کلمات و اصطلاحات مربوط به حیوانات در آیلتس  شما می توانید فهرستی از کلمات و اصطلاحات مربوط به حیوانات که کاربرد زیادی در آزمون آیلتس دارند را به همراه معنی و مثال از آنها مطالعه کنید.

 

منبع: https://tatschool.ir/education/animals-terms-ielts/

 

  • ali esfandiyari
  • ۰
  • ۰

کاربرد why در انگلیسی

 

غالباً برای پرسش استفاده می­شود.  اما کاربردهایی دیگری نیز دارد.

از قبیل:

 

*** اشاره به دلیل

برای اشاره به دلیل انجام کاری می­توانیم از why استفاده کنیم. در این حالت why در ابتدای یک بند صفتی (adjective clauseظاهر می­شود:

That’s the reason why I told her about Sara.

به این دلیل درباره سارا با او صحبت کردم.

 

That’s (the reason) why I can’t quit this job.

به این دلیل نمی­توانم این شغل را ترک کنم.

 

That was the reason I tried to stop him.

به این دلیل سعی کردم جلوی او را بگیرم.

 

*** بیان پیشنهاد

گاهی برای بیان پیشنهاد در زمان حال می­توانیم از why به همراه فعل منفی استفاده کنیم.

برای مثال:

Why don’t we go there and talk to her?

چرا نمی­رویم آن­جا و با او صحبت نمی­کنیم؟ ( برویم آن­جا و با او صحبت کنیم)

 

Why don’t we buy her a gift?

چرا برایش یک هدیه نمی­خریم؟ (برایش یک هدیه بخریم)

 

*** نشان دادن رنجش و آزردگی

گاهی برای بیان ناراحتی و آزردگی در زمان حال از why استفاده می­کنیم.

مثال:

Why should she do all the stuff on her own?

چرا باید همه کارها را خودش انجام دهد؟

 

Why isn’t he here?

چرا او این­جا نیست؟

 

Why به عنوان کلمه پرسشی

 

بیشترین کاربرد why استفاده از آن در جملات پرسشی و برای پرسش از دلیل انجام کاری یا چیزی است.

برای مثال:

Why did you do that?

چرا آن کار را کردی؟

 

Why isn’t she here?

چرا این جا نیست؟

 

Why are you so upset?

چرا این قدر ناراحتی؟

 

Why didn’t he tell the truth?

چرا واقعیت را نگفت؟

 

Why can’t she go there?

چرا نمی­تواند برود آن­جا؟

 

Why isn’t it okay?

چرا خوب نیست؟

 

کلمهwhy  در زبان انگلیسی جزو کلمات wh  محسوب می­شود. کلمات wh  یا wh-words  کلماتی هستند که ابتدای آن­ها حروف wh  قرار دارد و غالباً برای پرسش یا ساخت بندهای موصولی(relative clause کاربرد دارند. در مقاله کاربرد why در زبان انگلیسی می توانید کاربردهای مختلف این کلمه را مشاهده کنید.

منبع: https://tatschool.ir/education/why/

  • ali esfandiyari
  • ۰
  • ۰

 

اصطلاحات مربوط به رسانه در انگلیسی


pop-up advertising windows

صفحات تبلیغاتی ناخواسته

 

Meaning: an online advertisement that suddenly springs out

تبلیغ آنلاینی که ناگهان بالا می آید

 

EXP:  We have plenty of ways to disable pop-up advertising windows, but we cannot really screen TV advertisements out of our lives.

ما راه های زیادی برای غیرفعال کردن پنجره های تبلیغاتی بازشو داریم، اما واقعا نمی توانیم تبلیغات تلویزیونی را از زندگی خود حذف کنیم.

 

the advertising slot

فرجه و زمان تبلیغات

 

Meaning: an amount of time that is officially allowed for advertising

مقدار زمانی که رسماً برای تبلیغات مجاز است

 

EXP:  The TV advertising slots for a major sports event may be sold for up to £ 100 million.

فرجه و زمان تبلیغات تلویزیونی برای یک رویداد ورزشی بزرگ ممکن است تا 100 میلیون پوند فروخته شود.

 

be intensively advertised

تبلیغ شدن به شکلی گسترده

 

Meaning: be advertised with a lot of energy or effort

با انرژی یا تلاش زیادی تبلیغ شدن

 

EXP:  The new product is being intensively advertised on TV.

این محصول جدید به شکل گسترده ای در تلویزیون تبلیغ می شود.

 

advertising campaign

کمپین تبلیغاتی

 

Meaning: a series of advertisements that try to persuade people to buy a product

مجموعه ای از تبلیغات که سعی دارند مردم را به خرید محصولی ترغیب کنند.

 

EXP:  The advertising campaign has boosted sales by 150%.

این کمپین تبلیغاتی فروش را تا 150 درصد افزایش داده است.

 

peak time / prime time

ساعات پربیننده (تلویزیون)

 

Meaning: the most popular time for watching television

محبوب ترین زمان برای تماشای تلویزیون

 

EXP:  In the UK, prime time usually takes place from 6:30 pm until 10: 30 pm.

در بریتانیا، ساعات پربیننده معمولاً از ساعت 6:30 بعد از ظهر تا 10:30 شب است.

 

در فرایند یادگیری زبان انگلیسی، یادگیری اصطلاحات کاربردی موضوعات مختلف نقش مهمی را ایفا می کند. در این آموزش آکادمی زبان تات مجموعه گسترده‌ای از اصطلاحات کاربردی مرتبط با رسانه در زبان انگلیسی را گردآوری کرده است. در مقاله کلمات و اصطلاحات مربوط به رسانه Media در آیلتس شما می توانید فهرستی از کلمات و اصطلاحات مربوط به رسانه که کاربرد زیادی در آزمون آیلتس دارند را به همراه معنی و مثال از آنها مطالعه کنید.

منبع: https://tatschool.ir/education/media-terms-ielts/

  • ali esfandiyari